کد مطلب:62534 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:379

نظارت غیر مستقیم











منظور از نظارت غیر مستقیم آن است كه مدیر سازمان، نظارت بر واحدهای سازمان و بررسی عملكرد كاركنان را به وسیله دیگران انجام دهد. بدین منظور افراد مخصوصی را انتخاب، یا واحد ویژه ای را مأمور می كند كه بر بخش های مختلف سازمان و عملكرد كاركنان نظارت كنند، و نتیجه نظارت و بررسی خود را در اختیار مدیریت سازمان قرار دهند.

در سازمان های بزرگ، به ویژه سازمان هایی كه از پیچیدگی خاصی برخوردار هستند، با توجه به این كه نظارت مستقیم مدیر بر همه بخش ها و عملكرد همه كاركنان سازمان، عملا امكان پذیر نیست؛نظارت غیر مستقیم بهترین و اثر بخش ترین روش برای نظارت بر سازمان، و بررسی عملكرد كاركنان است.

نكته دیگری كه نظارت غیر مستقیم را ضروری می سازد، این است كه مدیران سازمان، به ویژه مدیران ارشد و عالی رتبه سازمان، علاوه بر نظارت بر سازمان، وظایف مهم و خطیر دیگری مثل هدایت كلی سازمان و طراحی برنامه های استراتژیك و بلند مدت را بر عهده دارند. بنابراین، نمی توانند تمام وقت خود را صرف كنترل سازمان كنند و بر تمام مسائل ریز و درشت آن نظارت داشته باشند؛ بلكه باید با تعیین افراد امین، این وظیفه مهم را به انجام برسانند، و برای تصمیم گیری در مورد سازمان و كاركنان از گزارش های این افراد استفاده كنند.

امام علی (ع ) در سفارش های خود به مالك اشتر می فرماید:

ثم تفقد اعمالهم و ابعث العیون من اهل الصدق و الوفأ علیهم؛[1] سپس با فرستادن مأموران راستگو و باوفا، كارهای آنان را زیر نظر بگیر.

این قسمت از سفارش امام علی (ع ) به مالك، بیانگر ضرورت نظارت بر اعمال و رفتار زیردستان و كاركنان است؛و با توجه به آگاهی آن حضرت، بر این كه مالك به تنهایی از عهده نظارت بر نمی آید، به او سفارش می كند كه برای این كار از افراد دیگری كه دارای صفات و ویژگی های برجسته ای مثل راستگویی و وفاداری هستند، استفاده نماید.

سیره عملی آن حضرت نیز این گونه بود؛ یعنی علاوه بر این كه در برخی از موارد، شخصا بر عملكرد كارگزاران نظارت داشت، در مواردی نیز این كار را بر عهده افراد دیگری كه مورد اعتماد ایشان بودند، واگذار می فرمود. از جمله افرادی كه آن حضرت، نظارت بر كاركرد كارگزاران را بر عهده او گذاشت، مالك بن كعب ارحبی است.

مالك بن كعب از افراد مورد اعتماد آن حضرت، و فرماندار منطقه عین التمر بود كه حضرت، طی نامه ای به او دستور داد تا به منطقه عراق برود و بر عملكرد كارگزاران امام (ع ) در آن منطقه، نظارت و كنترل داشته باشد، و نتیجه را به اطلاع ایشان برساند. قسمتی از نامه آن حضرت به او چنین است:

فاستخلف علی عملك و اخرج فی طائفة من اصحابك حتی تمر بأرض ‍ السواد كورة كورة، فتسألهم عن عمالهم و تنظر فی سیرتهم؛[2] پس ‍ كسی را به عنوان جانشین خود قرار بده، و خود به همراه گروهی از یارانت (به منظور نظارت بر عملكرد و رفتار كارگزاران منطقه عراق ) بیرون برو، و تمام سرزمین عراق را منطقه به منطقه بگردید و از چگونگی اعمال و رفتار كارگزاران و مسئولان آن ها جویا شوید و بر سیره و روش عمل آنان نظارت داشته باش.

در این نامه، امام (ع ) چند وظیفه بر دوش مالك بن كعب نهاده است: به او دستور می دهد كه از طرف آن حضرت به منطقه عراق برود، بر عملكرد كارگزاران ایشان نظارت نماید و نتیجه این نظارت و كنترل را به وی گزارش ‍ دهد.









    1. نهج البلاغه، نامه 53.
    2. قاضی ابو یوسف، الخراج، ص 118.